سروده شده در تاریخ 13 فروردین 91
از فتاح بحرانی
شاد باشید
و دلشادی
خود را
به تماشایی
صحرا
ببرید
من به
غمخانه خود
مشغولم
و شما
سفره
تازه
دلتنگی خود
باز کنید
به تماشا بروید
من به
غمخانه خود
مشغولم
با سلام به کلیه دوستانم و عرض تبریک و تهنیت به مناسبت نوروز باستانی . از اینکه در این روزهای سرشار از خوشی شما را به همراه خود به ناسرخوشی می کشم از شما دوستان خوب طلب بخشش و پوزش را دارم . 14 سال پیش در چنین روزهایی من از اسارتگاه و تاریکخانه به روشنایی بازگشتم . تحت تأثیر این روزها این چند جمله را تقدیم شما می کنم و می دانم شما را با خود به دنیای احساسی خود می کشم . چه کنم تحفه گردباد خاشاک است .
6 فروردین 1391 - داراب - فتاح بحرانی ( دوستدار شما )
تو سرگرم
تماشا
من قفس را
پاک می کردم
که عید آمد
بیا
با من
تماشای
قفس کن
پاک کن
همراه آن
من را
و زیر
سقف این
تاریکخانه
خواب کن
تن را
و زیر
سقف این
تاریکخانه
خواب کن
تن را