راستی امروز روز تولد من بود . هنگام چک کردن ایمیل در بعد از ظهر یکی دو نفر از بینندگان خوبم که معلوم است افراد باذوق و خوش احساسی هستند با دسته های گل به من تبریک گفتند . به آنها و همه دوستان خوبم سلام عرض نموده و تشکر می کنم و از اینکه یادم نبود من خود این روز را به دوستان اعلام کنم شرمنده ام و این بیت را مناسب حال خود در این روز می دانم و تقدیم بینندگان خوبم می کنم :
من خودم یادم نیست
چند سال است
که در روی زمین
خوار شدم
چند سال است
که
افتاده گرفتار شدم
من خودم
یادم نیست ...
هرشب که خسته از روزمره گیها در بستر بخواب میرویم در واقع تمرین مرگ می کنیم و هرروز که از خواب چشم باز میکنیم تولدی دوباره را شاهدیم ! خرم دل آنکس که در این تکرار مرگ و زندگی ارزش گذشت زمان را درک میکند و به آن ارزش می بخشد.
تولدت مبارک.