خواب رفتم به زیر چتر چنار

سال ۷۷ داراب


خواب دیدم شبانه ای بسیار
خواب آشفته بودن بازار
خواب دیدم که جمع دانایان
سربه زانو نهاده و بیمار
خواب دیدم که دست درویشی
نقش هیچی کشیده بر دیوار
خواب دیدم که لاشه نامم
می کشیدند زیر گرد و غبار
خواب دیدم که دوستان قدیم
دشمنانی شدند در رفتار
خواب دیدم که دست آتش و باد
یکه تازند بر همه گلزار
خواب دیدم که ابر می گرید
روی نعش شبان تیره و تار
خواب دیدم که نعش مظلومی
خشگ گردیده روی پیکر دار
خواب دیدم که قاضی و مفتی
هر دو خنجر به دست و کج رفتار
خواب دیدم که مادرم می گفت:
پسرم بار خود زمین نگذار
خواب دیدم که روح نازک من
می زند پر به سوی خلوت یار
در کویری که بود خلوت من
خواب رفتم به زیر چتر چنار
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد