سحرگاه روز ۲۵/۶/۸۲ داراب
زیر تنهایی من
خطی بکش
بر باد ده زلف
پریشان سخن را
آفرینش مات مانده
پای لحظه زخم خورده
بی نهایت
تا ابد
هی هات مانده