نقش جبین

داراب سال ۶۷

جرم من چیست چرا خانه نشینم کردند
با سر انگشت ستم رخنه به دینم کردند
بهر تنهایی من روی زمین جای نبود
بر زمینم زده در عمق زمینم کردند
بلبلی شاد بدم من به گلستان وجود
جغد ویرانه شب خوان هزینم کردند
یک چنین زخم که بر قلب حقیقت زده اند
من چه گویم که چنان است و چنینم کردند
من که اسرار روان را به یقین دانستم
پس چرا بی خردان شک به یقینم کردند
خفته بدم که مرا دوش ملائک بردند
اختران حلقه نمودند و نگینم کردند
با پیامی که پر چلچله ای می آورد
دعوت از غیب به فردوس برینم کردند
دوش در خلوت خود عیش نهان داشته ام
آمدند دحل ربا کیش و غمینم کردند
تا که بر باد دهم کینه دیرینه شان
منجمد ساخته و نقش جبینم کردند
از من زار گرفتند صبوری فتاح
بر سر کوچه غم صدر نشینم کردند
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد