می روم با دست خالی از کنار بودنت

داراب ۱۳ تیر ماه ۱۳۸۳

یادی از زاد روز تولدم هفتم تیر ماه :

باز اینحا ماندی و امشب نگاهم مــی کنی

بی گـــناهم من نـگاه بی گناهم مــی کــنی

آمدی امشب که تنها بگذری از دود و آب

ماتمی دارم نگاه اشک و آهــم می کـــنی

می روم با دست خالی از کنــار بودنـــت

آبی از دست تبرک خیر راهـم می کنـــی

مــن پناه آورده ام چندی است در بین شما

شعر تلخی همــــره بار پناهـــم مـی کــنی

کوه بودم در کنارت تکیه بر من می زدی

در غبار ره نگاهی همچو کاهم می کـــنی 

نظرات 1 + ارسال نظر
سها دوشنبه 17 اسفند 1383 ساعت 11:57 ق.ظ

سلام استاد این شعرتون خیلی قشنگه امیدوارم موفق وموفق تر باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد