** کرده غوغا به جهان شورش آوازه من **
داراب 29 مرداد 95
مــــادرم بود و غـــزل هـای تر و تازه من
مـــی تراوید چراغ از شــــب دروازه من
مادرم بود و ســـر ســـــازه بـودن با من
مادرم رفت و فرو ریخت همه سازه من
هــــمه پـردازه من طیف خدا بود و زمان
هــــیچ کـس نیست ببیند پر پردازه من
با خدا بــودم و نــــوری به تنـم لرزه نهاد
عــــمق آن نــــور ز حد می برد اندازه من
خـــم خــــمیازه دنــــیا نکند خــم تن من
مــن نیم آن که تو بینی خم خـــمیازه من
تازه از روز به شب رفتم و دیـدم شب را
تــــازه بازیگر نــــو گشته سرآغازه مـــن
غـرق آوازم و خــــاموش به دنـیای خراب
کـرده غــوغا به جهان شـــورش آوازه من
از فتاح بحرانی
http://fbahrani.blogsky.com