-
تا ابد پنهان نمی ماند غم دلگیر ما
جمعه 30 آبان 1393 11:11
**تا ابد پنهان نمی ماند غم دلگیر ما** 30 آبان 93 داراب شاد چون شمشاد روید در جهان شمشیر ما بانـگ شادی مــــی زند گل غنچه شـــبگیر ما آســــمان در پاســــداری فضای امــــن ماست تا ابد پنــــــهان نمـــــی مــــاند غم دلــــگیر ما شـــــیهه اســــب زمان را من نوازش می کنم بــــــرق آتـــــش مــــی پرد از شیهه تفسیر ما...
-
جای خوبی نیست اینجا بوی غربت می دهد
جمعه 7 شهریور 1393 16:15
جای خوبی نیست اینجا بوی غربت می دهد داراب 7 شهریور 93 خوب من با خـــــوبی ات کار جهان را ساز کن دست خود اینــــــجا بکار و کاشتن آغـــــاز کن جای خوبی نیست اینجا بوی غربت می دهد بال مـــــن با خــــود بگیر و همرهــــم پرواز کن نا بلد بودم فتـــــــادم من در این بیغـــــوله زار دســـــت تنهایم رهــــــا کن پای من را...
-
عجب از روزگار کج رفتار
جمعه 7 شهریور 1393 13:17
به آن دسته از دوستانم که حق را واژگون و واژگون را حق جلوه می دهند . داراب 7 شهریور 93 عجب از روزگار کــــــج رفتار نیست ثابت نوشته و گفتار عاقبت روز می شود پیــــدا از پس این شبان تــیره و تار
-
رفتم و کس نکند دنبالم
چهارشنبه 29 مرداد 1393 21:46
تقدیم به فیس بوک محترم : 29 مرداد 93 شیراز یاد دیروز که بر بام جهان درسمُ باور کردند یاد امروز که در حادثه پرپر کردند به تنم گرد اسارتگه خود پاشیدند من چه گویم که چه با نخل تناور کردند آن اذان ملکوتی سحرگاهی من داده بر باد و شناور کردند ذهن من می خواند ذهن من می داند که سر صحبت بیگانه پر از بیگانه ست صحبت ساده بیگانه...
-
خانه ای بود پر از سابقه تنهایی
دوشنبه 13 مرداد 1393 18:26
13 مرداد 93 داراب **خانه ای بود پر از سابقه تنهایی** بشر امروز چون درنده ای دیوانه وار بشر را می درد و یادش رفته که از کجا آمده و به کجا می رود و انسانیت اصیل را اسیر دست خود ساخته. خـــــانه ای بود پر از ســـــــــابقه تنهایی و ســــکوتی که پر از رفـــــتن بی پروایی شانه در شانه هم بوده صــبا با من و تو دست در دست...
-
انفجار سکوت
پنجشنبه 9 مرداد 1393 18:32
9 مرداد 93 داراب ** انفجار سکوت ** شعرهایم روی دستت داد یاری می زند داد یاری، یادگاری، بی قراری مــــی زند انفجاری از سکوتم شد در این دنیا به پا در کجا دیدی سکوتی انفـجاری می زند
-
لانه کنم لانه کنم به آبشار تر تو
یکشنبه 5 مرداد 1393 18:13
5 مرداد 93 داراب **لانه کنم لانه کنم به آبشار تر تو** شانه کنم شانه کنـم شام سیاه ســـــر تو لانه کـــــــنم لانه کنــــم به آبشــــار تــــر تو رام شدم رام شــدم فتــاده در دام شـــــدم به رامش افتاده تنم ز دســــــت رامشـگر تو نیش بزن نوش نکن حرف خدا گـــــوش نکن معــجزه دارد به تنم زخم تـــــو و نــــشتر تـو یاد...
-
شب بیا خانه که تا روزه هم را بخوریم
دوشنبه 30 تیر 1393 15:53
سلام بر همه خوبان عالم . پیش از هرچیز ممکن است که ابهاماتی در مورد این شعر برای بسیاری از دوستانم پیش آید که منظور سراینده را به خوبی آشکار نسازد . مولوی یکی از عارفان فیلسوف در ادبیات ایران و جهان است، من کلبه ای در برابر قصر با عظمت عرفان این عارف بزرگ بنا نموده که سخت لرزان است. الهام من در این شعر ، دو بیت از شعر...
-
من اگر زندان نباشم سمت و سویم می رود
شنبه 28 تیر 1393 19:14
**من اگر زندان نباشم سمت و سویم می رود** داراب 28 تیر 93 مــــــن اگــــــر پـــرواز کردم آبرویـــــم می رود گر چو گل در باغ باشم رنــگ و رویم می رود بوی زنـــدان می تراود از اتــــــاق خالـــــی ام من اگر زندان نباشم سمت و سویم می رود
-
شمال می رود و من به سوی شمال
جمعه 20 تیر 1393 15:33
جمعه 20 تیر 93 داراب **شمال می رود و من به سوی شمال** زمانه چگونه می گذرد روی صفحه های خیال خـــــیال پاره مـــــی کند ســــقف آرزوی محال صــداقت اســـــت میان نشـــــستن و رفتـــــن نرو که ضربه مـــــی خورد این یــــادگار وصــــال تمــــــاس سیــــــنه من با ستــــــاره تن تـــــو کشید رنــــگ افق را به سمت و...
-
یاد گمنامی من باد که گمنام گذشت
شنبه 31 خرداد 1393 21:26
داراب 31 خرداد 93 تو به ایام نشو غــــره که ایام سر بام گذشت یـــاد فتاح که از این کوچــــــه چه آرام گذشت نام مــــــــی ماند و جز نام نـــــمی ماند کس یاد گـــــــمنامی من باد که گــــــمنام گذشت ســــــال ها بوده که دنــــبال پیامـــــــت بودم عـــــمر من رفته و از نامه و پیغام گذشــــــت سال ها در وطن خویـشم و...
-
شب رفت
چهارشنبه 28 خرداد 1393 17:29
این شعر را در عصر جمعه در غروبی نمناک در تاریخ 22/3/93 سرودم و به دوستم تقدیم می کنم با یــــــــــاد تــو من در انتـــــظارم شــــب رفت و تو رفتی از کــنارم من شاخــــه بیــــدم و تو پیــچک پیــــــــچیـــــده بـــه دور روزگـــارم از فتاح....
-
از خاطره امواجم
دوشنبه 8 اردیبهشت 1393 18:04
داراب 8 اردیبهشت 93 تن تو زیر تن مواجم تو خودت می دانی که چه اندازه به دیدار تنت محتاجم موج تا موج سفر میکنم از فاصله ها تا برم یاد تو از خاطره امواجم
-
مرابی خود چرا از خود به در کرد
پنجشنبه 28 فروردین 1393 21:47
از فتاح بحرانی 28 فروردین ماه داراب شب است و یار من از من سفر کرد مرا بی خود چرا از خود به در کرد گرفتم دامنش از دست پیغام به پیغامی مرا شوریده تر کرد www.fbahrani.blogsky.com
-
سبز تنهایی من گل پیرهن کردی و رفتی
جمعه 22 فروردین 1393 19:08
داراب 22 فروردین 93 آمــــــــدی و ترک تنــــــهایی من کـــــردی و رفتی سبز تنــــهایی من گل پیــــرهن کردی و رفـــــتی در وطن خونابه می خوردم به حسرت من شبانه با شراب غیر مـــن را بی وطن کــــردی و رفتــــی شور و غـــوغا کردی اندر شهر خـــــاموش خیالم یاد غوغایی که اندر این چــــمن کردی و رفـــــتی زیر بــــــازویم...
-
گیسوی سبز غزل رو تنم شانه کنید
جمعه 15 فروردین 1393 15:38
داراب 15 فروردین 93 در ِ تنــــهایی زندانــــی مـــن بـاز کنید همه جمعید جـــمیعاً همه پـــرواز کنید گیسوی سبز غزل روی تنم شانه کنید راه رفتن به خدا همرهــــم آغاز کــــنید
-
سوزش خانه دل عادت هشیاری بود
دوشنبه 11 فروردین 1393 19:45
11 فروردین 93 داراب "یاد نوروز که امروز شرم هر روزه خود را به حیا دانی ریخت" یاد احوال دل سوخته ام یاد چشمی که به در دوخته ام یاد قلاب سر زلف تو در دست سحر یاد بانوی پر از ذوق هنر یاد خونی که در اطراف سرم جاری بود سوزش خانه دل عادت هشیاری بود یاد خاری که به پای دل رفت دل آغشته به خون در گل رفت یاد تنهایی...
-
داد و فریاد زمان
شنبه 24 اسفند 1392 14:00
**داد و فریاد زمان** 24 اسفند 92 داراب دست قانون که بگــــیرد که به فریاد رسد مگر از غـــیب به بیــــچاره ای امــــداد رسد داد و فــریاد زمان کـــوفته بر ســینه شــهر شهر آبــــستن ســــیلی است که با باد رسد از فتاح بحرانی http://fbahrani.blogsky.com
-
یادم نرفته یاد تو در غرب آن غروب
یکشنبه 11 اسفند 1392 15:11
یادم نرفته یاد تو در غرب آن غروب تهران 8 اسفند 92 یــادم پر از نــــگاه تـــــو بود و تمـــــام شــــد آتش فتاده به هســـــتی ام و ناتمـــــام شد یــــادم نرفــــته یـــاد تو در غــــــرب آن غروب یادی کــــه با غروب غــــــریبانه شـــــام شد من بودم و غــریب خانۀ دنیـــــای بی کسی یــــک بارگـــــی به دور و برم...
-
نازم آن روزی که سرو خانه مان آزاد باد
جمعه 25 بهمن 1392 16:02
داراب 25 بهمن 92 هرکجا رفتی تو فــتاح خــــانه ات بر باد باد هرکجا منزل گــــرفتی خـــــانه صـــــیاد باد هرکه را دیدی که بر روی نگاهت خنــده زد باورش کن چون که او در عارفی استاد باد یــــاد مـــــظـلومان کـــــن و بیــــچارگــــــان هرکه بر بیچاره ای یاری دهد دلشــــاد باد یادبودی بود و بـــــودی بود و بیــــداد...
-
هنوز از غزلم باد هم پریشان است
یکشنبه 13 بهمن 1392 16:22
به یاد زمستان سال 77 داراب 13 بهمن 92 دلم گرفته پر از لــحظه های زنــــدان است مرا چه کار که کـارم جدا ز رنـــــدان اســت سیــــــه بیـار که بپــــــوشم بـــــرای آزادی بقای بی گنهان در فنای بی جـان است به باد صبح سپردم ســـــروده هــــای غزل هنـوز از غــــــزلم باد هم پریشــــان است به درد خو گرفتم و چــاره ای...
-
یادگاری است که در حافظه پنجره هاست
دوشنبه 30 دی 1392 17:45
من در شبکه اجتماعی فیس بوک ، گروهی به نام عشق بازی با خاطره ها دارم و از دوستانی که عضو این شبکه اجتماعی هستند تقاضا دارم این گروه را ملاحظه نمایند . عده زیادی از دوستان شاید تصور کنند خاطرات این عشق بازی خاطراتی سوری، مادی یا لهو و لعب است . این خاطرات خاطراتی صد در صد معنوی است در دورانی که مادرم به دلیل ابتلا به...
-
دیدی چه کردم
شنبه 21 دی 1392 16:38
داراب 21 دی ماه 92 داراب ** دیدی چه کردم ** با صبر زردم دیدی چه کردم از ظلم بی حد سرشار دردم دیدی چه کردم پایم به زنجیر ره می نوردم دیدی چه کردم رفتم به جایی تا برنگردم دیدی چه کردم من مرد تنها تنهای مردم دیدی چه کردم شب در شقایق پیدات کردم دیدی چه کردم صحرا به صحرا دنبال گردم دیدی چه کردم با رنگ زردم با آه سردم در...
-
زیر باران عالمی هست که با باد سخن می گویم
شنبه 7 دی 1392 18:15
7 دی ماه 92 داراب **زیر باران عالمی هست که با باد سخن می گویم** زیر خشکیده درختی به من خسته فضایی بدهید من ز نامردی نامردستان می آیم که حتی به لب تشته ی تنبدار درختی جرعه آبی ندهند زیر نمناک ترین بوته این خاکستان تن آزرده من دفن کنید و بگذارید آفتاب مثل سی سال که یک روز گذشت تن من لمس کند توفان را چون که توفان بودم...
-
هم قفس
سهشنبه 3 دی 1392 14:11
داراب 3 دی 92 ** هم قفس ** هم قفس چرا تو یادی از قفس نمی کنی یادی از هم نفس نمی کنی قفس برای تو تنگ شده هم قفس پریده رنگ شده چرا تو یادی از قفس نمی کنی ای هم قفس
-
بازار آزار
سهشنبه 26 آذر 1392 10:40
26 آذر ماه 92 داراب ** بازار آزار ** از خدا می خواهـم که تو را خـــــوب کند مثل نخلای جنوب سبز و مرغـــــوب کند باغ تنهایی مـــــن روی تو در بگـــــشاید گل پیراهن تـــــو نرم و مــــرطوب کـــــند می شود کشته به سرنیزه پیــکان قلم هرکه را اهل قلم کشته و سرکــوب کند نیســت زیباتر از این سرو قلــــم زیبایی هرکه این ســرو...
-
پهلو زدی بر ساحل یخ
سهشنبه 12 آذر 1392 18:32
تهران 11 آذر 92 دیشب به تو نزدیک بودم چون سوزن و نخ رفتی چرا پهلو زدی بر ساحل یخ
-
چه صبح قشنگی است صبح بودن تو
شنبه 25 آبان 1392 13:08
در این شعر با معذرت از بزرگ شاعر عالم خلقت "حافظ" که این شعر از وی الهام گرفته شده و از این نظر در پیشگاهش شرمسارم. حافظ خداگونه ای بود که دو زبان می دانست، یکی زبان خدا و دیگری زبان مردم و زبان خدا را برای سه دسته مردم روی زمین ترجمه داشت، یکی انسان هایی که هنوز به دنیا نیامده است،دوم انسان هایی که در حال...
-
مادر اگر در خانه بود
چهارشنبه 15 آبان 1392 10:49
** مادر اگر در خانه بود ** داراب 15 آبان 92 این شعر را برای مادرم سروده ام که اگر در خانه بود توفانی که از هر طرف احاطه ام نموده با کاه وجودش کوهی از من می ساخت و توفان را یارای قدرت نمایی نبود. مادر اگر در خانه بود آسایش من بیشتر بود تنهایی ام را رنگ می زد با گریه تنهایی ام آهنگ می زد سنگی به سنگ سایه نیرنگ می زد...
-
سکوتت را تو بشکن یاد عارف
شنبه 11 آبان 1392 12:53
چنانکه بینندگان استحضار دارند تخلص من در اینترنت عارف دلگیر می باشد که ایمیل من نیز هست . این شعر را من خطاب به خود و مخاطبین خودم سروده ام . امیدوارم مورد قبول آن عزیزان قرار گیرد . داراب 11 آبان 92 چراغی کرده روشـن یاد عـــــارف برد حسرت به گلشن یاد عـــارف به دامن رفــــته و دامن کـــشیده کشیده سر به دامــن یاد...