باز کن ...

یکی از دوستان در صفحه نظرات من نظری گذاشته بود ، وقتی به وبلاگ او رفتم تا از او تشکر کنم ، قطعه زیر را فی البداهه سرودم ، هم اکنون بی مناسبت نیست که این قطعه را به نظر دوستان خوبم نیز برسانم : 

 

 

داراب 9 بهمن 87 

 

 

باز هم  

آمدم و  

دل به تنهایی 

تنهای تو 

دادم  

دیشب 

و تو هم 

سعی بکن 

باز کنی 

گره ساکت 

تنهایی من ...

نظرات 6 + ارسال نظر
king چهارشنبه 9 بهمن 1387 ساعت 11:17 ب.ظ

salam mano yadetun meiad
age ye negah be add listatun bekonid motevajeh mishin man ye sher dashtam ke sorudeie yeki az dustame mikhastam nazaretuno dar moredash bedunam
خوش دل از آنیم که حج می رویم **غافل از آنیک که کجا میرویم
کعیه به دیدار خدا میرویم **او که همین جاست کجا میرویم
هر که علی گفت که درویش نیست**دین که به تسبیح سرو ریش نیست
صبح همه صبح در پی مکر و فریب**شب همه شب گریه وعما یجیب

مهرانا پنج‌شنبه 10 بهمن 1387 ساعت 01:18 ق.ظ http://www.eynakedudi.blogfa.com

دوست عزیز
چه بگویم که آنقدر امروز غم دوست با من هست که غم تنهایی خود را از یاد برده ام...!!!

sara جمعه 11 بهمن 1387 ساعت 08:56 ب.ظ

khili ziba bood merci fattah jooon

فرانک دوشنبه 14 بهمن 1387 ساعت 12:19 ق.ظ http://ghalamdanhayemorasae.blogfa.com

سلام استاد ممنون که به من سر زدید و مثل همیشه مهربان از اشعار زیبای شما لذت بردم موفق باشید

[ بدون نام ] یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 02:46 ب.ظ

سلام
خیلی وقت بود که نیومده بودم اینجا الان که اشعار جدید رو دیدم واقعا عالیه

[ بدون نام ] یکشنبه 20 بهمن 1387 ساعت 02:47 ب.ظ

ای کاش گره های تنهایی یکدیگر را باز کنیم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد