عصر مرداد است و باران بی قـرارم می کند رعد می غرد زمین آتــش سوارم مــــی کند سیل نفرت از زمین جاری به دشت سینه ام آسمان با برق چـشمک خواستگارم می کند لـحظه ای از یاد تو غافل نمی گــــردد دلــــم یاد تو هر حیـله ای دارد به کـارم مــــــی کند من فــــراری بوده ام از ذهن خــــوب مـردمان هرکه خواند شـعر من فکر فرارم مـــی کــــند کـوه نزدیک من است و ســـنگ می بارد از او کوه هم مانند قــــانون سنگـــسارم مـــی کند از زمــانه من نمی بینــــــم به جز خــــوناب دل نا مـرادی ها که با قلــــب فگــــارم مــــی کند بار بـی حاصل ز دنیــــا می بری فــــتاح دریـــغ هرچه غــــم دارد زمـــانه کوله بارم مــــی کند سنگ بر مظلومـــــی قبرم گواهــــی می دهد گریه ی سنگی که بر سـنگ مزارم مـــــی کند یادگاری مانـــد این ماتم ســــرایی هـــــای من این غـزل دانم کــــه روزی یادگــــارم مــــی کند اعتباری نیسـت بر ایـــــن خاکــــدان زرپرســــت من اگـــر اینجا بمــــانم تار و مارم مــــی کنــــد
سلام فتاح عزیز . خیلی وقت بود منتظر بودم به روز کنی . تشکر می کنم از شما که خبرم کردین . شعرتو واقعا عالی بود . اوج شعر هم به تمام معنا زیباست :کوه هم مانند قانون سنگسارم می کند ... امیدوارم ایندفعه یه مقدار سریعتر به روز کنین . چون دلمون برای شما و همین طور دل نوشته هاتون خیلی تنگ میشه . شاااااد باشین و خداحافظ ...
سلام فتاح خان عزیز تقریبا ۶ ماهی بود که موفق به بازدید از سایت یا به عبارتی وبلاگ زیبای شما نشده بودم تا اینکه شما را در مراسم عروسی آرتیکاس زیارت کردم شاید عروسی نوه عمه ام آرتیکاس (آرتی پسر دختر عمه من است)بهانه ای بود که یکبار دیگر انگیزه ی من برای بازدید از وبلاگ شما را برایم بشتر کند با همان آدرس قبلی که از سایت شما داشتم امروز در یک عصردلتنگی از پنجشنبه های هفتگی به سراغ ترنمهای زیبای شما آمدم /عصر مرداد را خواندم هر چند در عصر ۱۷/۶/یکماه دیر تر لذت بردم کار قشنگی بود-میهمان ضیافت شاعرانه ی شهریور شما هم بودم/واقعا ((هیچ کس نیست که تنهایی من بار کند..........))آفت عشق به سر دارم ودانم ......./زیبا بود ومرا وادار کرد که بنویسم آفرین/بدرود .........تا بعد / کلکتان بکام و سعی تان مدام............
سلام. واقعا معرکه است . باید آفرین گفت. پیروز و شاد باشین.
هی فلانی / شاید زندگی همین باشد / مثل همیشه زیبا و وزین / لذت بردم...
نازنین در جشن میلاد *شهیار* میهمان ما باش!
سلام
.خیلی خیلی خیلی زیبا بود.موفق باشید و سالم و سربلند.تا بعد....
سلام ممنون از اینکه سرزدید کاری هم که زده بودید در نوع خودش زیبا بود و حال و هوای قشنگی داشت. موفق باشی یا علی
سلام فتاح عزیز . خیلی وقت بود منتظر بودم به روز کنی . تشکر می کنم از شما که خبرم کردین . شعرتو واقعا عالی بود . اوج شعر هم به تمام معنا زیباست :کوه هم مانند قانون سنگسارم می کند ...
امیدوارم ایندفعه یه مقدار سریعتر به روز کنین . چون دلمون برای شما و همین طور دل نوشته هاتون خیلی تنگ میشه .
شاااااد باشین و خداحافظ ...
هر چه غم دارد زمانه کوله بارم می کند
چه خوب شد که به روز کردی
من منتظر شعرهای خوب تو بودم
دوست تو صبور
Manifest ، حادثه ای در راه..........
سلام وبلاگ زیبائی دارید
مصطفی ادرس اینجا رو گذاشته بود واقعا قالب زیبائیه و شعرهاتون هم همینطور
همیشه شاد و سر حال باشید
/http://www.shakib.blogfa.com/
http
:http://www.shakib.blogfa.com///www.shakib.blogfa.com/http:
/http://www.shakib.blogfa.com//www.shakib.blogfa.com/
خیلی جالب بود ....
موفق باشین. یا حق
سلام فتاح خان عزیز
تقریبا ۶ ماهی بود که موفق به بازدید از سایت یا به عبارتی وبلاگ زیبای شما نشده بودم تا اینکه شما را در مراسم عروسی آرتیکاس زیارت کردم شاید عروسی نوه عمه ام آرتیکاس (آرتی پسر دختر عمه من است)بهانه ای بود که یکبار دیگر انگیزه ی من برای بازدید از وبلاگ شما را برایم بشتر کند با همان آدرس قبلی که از سایت شما داشتم امروز در یک عصردلتنگی از پنجشنبه های هفتگی به سراغ ترنمهای زیبای شما آمدم /عصر مرداد را خواندم هر چند در عصر ۱۷/۶/یکماه دیر تر لذت بردم کار قشنگی بود-میهمان ضیافت شاعرانه ی شهریور شما هم بودم/واقعا ((هیچ کس نیست که تنهایی من بار کند..........))آفت عشق به سر دارم ودانم ......./زیبا بود ومرا وادار کرد که بنویسم آفرین/بدرود .........تا بعد / کلکتان بکام و سعی تان مدام............
فتاح عزیز سلام وبلاگ زیبایی داری بهت تبریک میگویم ولی به شعرهات نمی رسه ! شعرهایت راخواندم ولذت بردم .بسیارزیبابود.من تازه شروع کردم .خوشحال می شوم به من سربزنی.قلمت همیشه سبزباد.
سلام.بسیار زیباست.دردها رو نوشتید.گریستم با تمامی شعرهای شما.
این نیست سر زمینم
این نیست اب و خاکم
چون عشق مرده اینجا
چون عاشقی حرام است
موفق سر بلند وایرانی باشید